قتل هولناک همسر بهخاطر اختلافات مالی مقابل چشمان ۲ فرزند
تاریخ انتشار: ۲۸ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۷۱۳۶۴۸
به گزارش گروه اجتماعی ایسکانیوز، سردار کارآگاه علی ولیپور گودرزی رئیس پلیس آگاهی پایتخت اظهار کرد: دختر جوانی به مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ تماس گرفت و با صدایی لرزان به اپراتور گفت، پدرم با چاقویی که در دست داشت ضربهای مرگبار در حیاط مجتمع مسکونی به قفسه سینه مادرم وارد کرده است؛ لطفاً با اعزام مأموران به ما کمک کنید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: با اعلام این خبر، بلافاصله تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی، راهی خانه موردنظر در محله اتابک شدند و جسد زن حدوداً ۵۰ سالهای را مشاهده کردند که براثر ضربه چاقو به قتل رسیده بود.
این مقام ارشد انتظامی عنوان کرد: تحقیقات ابتدایی حکایت از آن داشت، زن جوان با همسرش به دلیل اختلافات ملکی در حیاط خانه جلوی چشمان ۲ فرزندشان درگیر شده و در جریان این نزاع، هدف ضربه مرگبار چاقو قرار گرفته است همچنین قاتل که در صحنه جنایت حضور داشت توسط کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی دستگیر شد.
رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ ادامه داد: متهم نیز در همان بازجوییهای اولیه به جرم خود مبنی بر به قتل رساندن همسرش با ضربه چاقو در حیاط خانه به اختلافات ملکی و خانوادگی اعتراف کرد و گفت: حدوداً ۳۰ سال قبل ما با یکدیگر آشنا شدیم و ازدواج کردیم؛ همسرم سر هر موضوعی در زندگی مشترک بهانههای مختلف میگرفت که بسیار از این موضوع خسته شده بودم البته ناگفته نماند چند سال قبل با کلی زحمت، خانهای در محله اتابک خریدم و به نام همسرم زدم که این موضوع اختلافات ما را شدیدتر کرد؛ میخواستیم طلاق بگیریم که من در این میان قصد داشتم تا سه دنگ از خانه را به نام ۲ فرزند یا خودم بزنم که هر بار سر این موضوع با یکدیگر بحثهای شدیدی میکردیم؛ در حیاط مجتمع مسکونی بودیم که ناگهان سر همین موضوع با یکدیگر بحث کردیم، در این میان کنترل خود را از دست دادم و با چاقو یک ضربه به قفسه سینه او زدم؛ ناگهان همسرم که جلوی چشمان ۲ فرزندانم چاقو خورده بود روی زمین افتاد و در ادامه به کام مرگ فرو رفت.
سردار کارآگاه گودرزی خاطرنشان کرد: متهم برای روشن شدن زوایای پنهان پرونده در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت و تحقیقات همچنان ادامه دارد.
انتهای پیام/
کد خبر: 1198778 برچسبها قتل اخبار حوادثمنبع: ایسکانیوز
کلیدواژه: قتل اخبار حوادث پلیس آگاهی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iscanews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسکانیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۷۱۳۶۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
انگیزه برای قتل زن مورد علاقه با ۱۹ضربه چاقو در خیابان بالاشهر
رهگذران که شاهد درگیری بودند، ناگهان با صحنه تلخ و عجیبی مواجه شدند.
روزنامه ایران نوشت: مرد جوان گوشی تلفن همراهی در دست داشت و زن جوان با اصرار از او میخواست گوشیاش را پس بدهد اما در یک لحظه مرد عصبانی دست به جیب شد و با بیرون آوردن یک چاقو ضربات متعددی به زن جوان زد و پا به فرار گذاشت.
شاهدان بلافاصله با اورژانس و پلیس تماس گرفتند و زن جوان به بیمارستان منتقل شد اما ۱۹ ضربه چاقو او را به کام مرگ کشاند. گزارش قتل زن جوان به بازپرس سالار صنعتگر اعلام شد و تیم جنایی تحقیقات خود را برای شناسایی و دستگیری عامل جنایت آغاز کردند.
هویتی برای قاتل
با حضور کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در محل، مشخص شد محل سکونت زن جوان چند خیابان پایینتر از محل قتل بوده است. یکی از شاهدان در تحقیقات گفت: زن جوان اصرار داشت که گوشی تلفن همراهش را از قاتل بگیرد اما او ممانعت میکرد و میخواست محتویات داخل گوشی را ببیند. به همین دلیل مقتول به دنبال مرد جوان میدوید و فریاد میکشید.
خیلی زود محل زندگی مقتول و خانوادهاش شناسایی شد و در تحقیقات از آنها مشخص شد مقتول مدتی قبل از همسرش جدا شده و با فرزندش زندگی میکرده است. مدتی قبل او با مردی به نام پژمان آشنا شد. اما بعد از چند ماه زن جوان تصمیم به جدایی گرفت اما مرد جوان موافق جدایی نبود.
با این اطلاعات احتمال ارتکاب قتل از سوی پژمان قوت گرفت و کارآگاهان با دریافت عکس وی و نشان دادن به شاهدان ماجرا مطمئن شدند که قتل از سوی او رخ داده است.
همچنین کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت در بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف محل درگیری تصاویر ضارب را بدست آوردند که با تطبیق عکسی که از پژمان در دست داشتند، تأیید میکرد که او قاتل فراری است.
دستگیری در شمال
با شناسایی هویت قاتل، تیم تحقیق راهی محل زندگی او شدند، اما مرد جوان آنجا را ترک و فرار کرده بود. تحقیقات برای شناسایی متهم ادامه داشت تا اینکه رد او در یکی از شهرهای شمالی کشور بدست آمد. کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت، پس از هماهنگیهای قضایی، راهی محل مخفیگاه متهم شده و او را بازداشت کردند.
متهم پس از انتقال به پایتخت، به قتل ناخواسته زن جوان اعتراف کرد. پژمان، برای تکمیل تحقیقات به دستور بازپرس شعبه هشتم دادسرای امور جنایی پایتخت به اداره آگاهی منتقل شد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.
نمیدانستم مرتکب قتل شدهام
مرد جوان که به اتهام قتل بازداشت شده، مدعی است پس از ضربه زدن به زن جوان و هنگام فرار از اینکه زن مورد علاقهاش به قتل رسیده بود، اطلاع نداشته و بعد از دستگیری متوجه شده است.
با مقتول چطور آشنا شدی؟
۵ ماه قبل در یکی از خیابانهای شمال تهران با او آشنا شدم. رابطهمان اوایل در حد تلفن و پیامک بود، اما کم کم قرار ملاقاتها شروع شد و مدام همدیگر را میدیدیم. به خودم که آمدم متوجه شدم او را خیلی دوست دارم و او همان زنی است که سالها دنبالش بودم.
با این همه علاقه چرا او را به قتل رساندی؟
قصدم کشتن نبود. اصلاً نمیدانستم که او را کشتهام. وقتی او را زدم و فرار کردم نگران حالش بودم اما جرأت نمیکردم تماس بگیرم.میدانستم پلیس در تعقیبم است و میترسیدم که لو بروم از طرفی هراس این را داشتم که بشنوم او کشته شده است.
چرا تلفنش را گرفته بودی؟
شک کرده بودم. رابطه ما خیلی خوب بود اما از یک هفته قبل از قتل همه چیز تغییر کرد. رفتارش سرد شده بود و تلفنهایم را پاسخ نمیداد. از هر ۱۰ پیام یک پیام را جواب میداد. پیگیر رفتارش شدم و او گفت که دیگر نمیخواهد با من ادامه دهد و خواست که با او تماس نگیرم.
چرا؟
خودم هم نمیدانم، رابطهمان خوب بود و حتی قرار بود با هم ازدواج کنیم. اما یک دفعه تغییر کرد، احساس میکردم شخص دیگری وارد زندگیاش شده است و باید به این موضوع پی میبردم.
روز حادثه چه اتفاقی افتاد؟
به مقابل خانهاش رفتم و از او خواستم گوشی تلفن همراهش را بدهد تا آن را بررسی کنم. تصور میکردم اگر پای شخص سومی در این میان باشد، بیشک پیامها یا تماسهایش را در گوشی میبینم. اما او نمیخواست تلفنش را ببینم و زمانی که گوشی او را به زور گرفتم، تا چند خیابان آن طرفتر دنبالم آمد.
چرا چاقو داشتی؟
چاقو را بردم تا او را بترسانم و بتوانم گوشی تلفن همراهش را بگیرم و با بدست آمدن رمز گوشی، وارد آن شوم و بفهمم که آیا به من خیانت کرده است یا خیر.
چند ضربه به او زدی؟
نمی دانم، خیلی عصبانی بودم. پلیس میگوید که ۱۹ ضربه زدهام. آن زمان چون حالم را نمیفهمیدم، به یاد ندارم چند ضربه زدهام.